لبخند بزن مثل مونالیزا
ترکیب بندی
وقتی امروز به تابلوی مونالیزا نگاه میکنیم و میبینیم چقدر ترکیببندی استاندارد و سادهای دارد، میفهمیم چطور توانسته خطوط جدیدی را برای استانداردهای قبل از خود وضع کند و چرا قرنهاست که عکاسان و نقاشان پرتره از این استاندارد برای پرترههای خودشان استفاده میکنند. در این ترکیببندی که به ترکیببندی ذوزنقهای معروف است، دستها در حالتی قرار میگیرند که در پایین تصویر از هم باز هستند و فرم آنها به گونهای است که ناخودآگاه چشم را به سوی چهره سوژه هدایت میکنند. این یکی از دلایلی است که وقتی به لبخند ژوکوند نگاه میکنید کمتر حواستان به دستهای سوژه است.
حالت یا پوزیشن
چهره مونالیزا امروز آنقدر برایمان تکراری شده که واقعا به لبخند زیبای او توجهی نمیکنیم. دیگر لبخند زدن جزئی همیشگی از عکــسهای پرتره است. اما همین حالت در دورهای که لئوناردو تابلو را کشیده است، همانقدر انقلابی و بدعتگذار بوده است که امروز عکــسهایی با اخم مدرن محسوب میشوند. در آن زمان تقریبا تمام پرترهها، از افرادی بودند که بسیار سیخ و سفت مینشستند و برای جدیتر شدن یادگار تمام عمرشان سعی میکردند بیشتر اخم کنند. در مقابل، تصویر مونالیزا در حالتی بسیار آرام و راحت گرفته شده است. او دستهایش را به راحتی بر نیمکت جلویش گذاشته است و به جای اینکه انگشتانش را مشت کند یا اسلحه یا قلمموی پر داستان نویسی را در دست بگیرد، به راحتی آنها را ضربدری و آزاد روی هم قرار داده است. چهره مونالیزا به این سو و آن سو خم نشده و به دوردستها هم نگاه نمیکند. نگاه او مستقیم به لنز دوربین لئوناردو دوخته شده است. همینطور برخلاف اغلب عکــسهای زمان خودش که سعی میکردند با ترسیم تمام بدن در پرترههایشان لباسهای فاخر زمان خود را به رخ بکشند، تصویر کاملا نیمتنه است و موکدا چشم را تنها به چهره هدایت میکند. ضمنا هم سطح بودن چهره و چشمها نسبت به بیننده، حالتی بسیار صمیمی را القا میکند. برخلاف عکــسهای آن دوره که در آنها معمولا برای بزرگ جلوه دادن سوژه، طوری پرتره را ترسیم میکردند که نگاه سوژه به طرزی رخوتناک از بالا به پایین و به سوی ما دوخته میشد.
زمینه
مقالات بسیاری درباره زمینه پشت عکــس مونالیزا نوشته شده است و ما امروز میتوانیم برخی از نکات را از بین این نوشتهها برای مقصود خودمان استفاده کنیم. یکی از نکات ویژه در تابلوی لئوناردو این است که برخلاف تصاویر آن دوره که در آنها همه چیز، از سوژه جلوی تصویر تا صلیب نوک کلیسایی که در دوردست وجود داشت، همگی در فوکوس کامل ترسیم میشد، پس زمینه تصویر مونالیزا محو است!
اگرچه تصویر ظاهرا زمانی را در طول روز نشان میدهد، یعنی زمانی که دیافراگم لنز دوربین لئوناردو میبایست بسته باشد و عمق میدان بلندی به تصویر بدهد، اما او میدانسته که سالها بعد وقتی که دوربین اختراع میشود و عکاسان برای ایجاد عمق میدان کم و فوکوس قویتر روی سوژه دیافراگم دوربینشان را باز میکنند، زمینه تصویر بر خلاف آن چیزی که اغلب نقاشان انجام میدادند، محو خواهد شد. مسئله این است که امروز، محوشدگی زمینه تصویر پرتره با دیافراگم باز به یک قانون کلی تبدیل شده است. اما لئوناردو چقدر زیبا حدس زده است که برای فوکوس بیشتر روی چهره باید سعی کند زمینه تصویر را رسم کند ولی آن را از فوکوس خارج کند. او میتوانسته برای این منظور یک زمینه ثابت تک رنگ (مثل زمینههای رنگی اغلب پرترههای آن زمان) یا حداقل یک دیوار یا درخت رسم کند. اما منظره دوری را رسم کرده و بعد آن را محو کرده است.
نور
یکی از نکات بارز نوردهی در تصویر مونالیزا، استفاده از نور به منطور جهت دهی به چشم بیننده است تا بیش از هر چیزی به چشمها و دستهای سوژه توجه کند. در این تصویر جهت نور به طرز جالبی تنظیم شده، از بالا و سمت چپ سوژه، روی چهره تابیده است تا هم به چهره عمق ببخشد و هم تنها دستها و چهره را برجسته کند. این نور در عکاسی به نور هفت، پروانهای یا نوردهی رامبراندی معروف است و میتواند سایهای شدید را روی صورت سوژه ایجاد کند. در این حالت از نوردهی موضعی استفاده میکنند و معمولا در آنها تنها چهره نوردهی میشود و باقی بدن در سایه فرو میرود. از آنجائیکه در زمان لئوناردو نورها یا موضعی بودند یا محیطی (
پوشش
پوشش یا لباس مونالیزا همرنگ زمینه است. بدون هیچ زرق و برق یا طرح خاصی که آن را از زمینه جدا کند. تنها در لبه یقه و آستین لباس میتوان طرحهایی بسیار ظریف دید که نشاندهنده تمایز لباس از یک ردای ژنده است. اما بر خلاف رسم آن روزگار، همانطور که گفته شد هیچ نشانی از تزیین لباس در پرتره وجود ندارد. لئوناردو تعمدا میخواسته که نگاهها تنها به چهره و دستها دوخته شوند. بنابراین نه لباس را کهنه و پاره و نه آن را فاخر و مجلل رسم کرده است. لباس ساده ساده است و خبری از گوشوارهها و انگشترهای و گردن آوریزها وجود ندارد. همه چیز در خدمت برجسته کردن چهره زن است. بدون هیچ زیورآلات و تزئینی.
قاببندی یا فریمینگ
رازآلود بودن
این تنها واژه توصیفی کامل درباره تابلوی مونالیزا است. این زن کیست؟ گفته میشود این تصویر، خود لئوناردو در قالب یک زن است. شاید هم همسر کــسی است که این عکــس را سفارش داده. زمینه داخل عکــس چیست؟ چرا لبخند میزند؟ اصلا لبخند میزند؟
چیزهای رازآلودی درباره این تصویر وجود دارد. اینکه چطور لبخند او میتواند هم جذاب و فریبنده باشد، هم سرد و کنارهگیر. و اینکه تصویر چطور و چرا با این تکنیک نقاشی شده است. (متدی که لئوناردو در این تصویر به کار گرفته blurring نام دارد و در آن نقاش لبههای تصویر را محو رسم میکند. این تکنیک در آن زمان بسیار جدید و نادر بوده است). این کارها موجب میشود بیننده درگیر تصویر شود و با قوه تخیل خودش آن را در ذهن خود ادامه دهد.
وب خیلی خوبی داری هستی با هم تبادل لینک کنیم اگه مایلی اول منو با نام.:: جدید ترین یوزر پسورد ناد 32 ::.لینک کن بعدتو بخش نظراتم بهم بگو